*سارا مهرابی
به گزارش دست دوز نیوز، مشاوران هنگام تماشای فیلم، با تحلیل نحوۀ سخن گفتن و ظاهر خانم تاچر در فیلم، به او توصیه می کنند که برای جلب آرا، باید تغییراتی در ظاهرش بدهد؛ از جمله اینکه کلاه و گوشواره های مرواریدش را بردارد. زیرا در پوشش کنونی، بیشتر شبیه یک «زن محافظه کار» از طبقه ممتاز است و به این ترتیب رای او از پیش مشخص است و شکست میخورد. تغییرات درخواستی به این موارد ختم نشد و از او خواسته شد تا لحن صدا و نوع آرایش موهای خود را هم عوض کند تا بیشتر «مهم» به نظر بیاید و قدرت بیشتری از خود به نمایش بگذارد.
مارگارت تاچر در پاسخ می گوید که حاضر است ظاهر و صدایش را عوض کند اما با وجود تمام این تلاش ها، هم حزبیهایش هرگز حاضر نیستند به خاطر جنیستش از او تبعیت کنند.
مشاوران در جواب می گویند که این موضوع (جنسیت) دقیقا امتیاز شماست؛ درصورتیکه بتوانید تمامی شایستگی هایتان را به رخ بکشید و نشان دهید که «ظاهر» یک رهبر قدرتمند را دارید. در نهایت تاچر به این تغییرات تن داد و موفق هم شد.
جین تاینان، استاد تاریخ مُد در کالج سنت مارتینز لندن در مصاحبه با روزنامه ایندپندنت دربارۀ پوشش زنان سیاستمدار و سبک خاص تاچر می گوید: «او از اهمیت تصویر خود آگاه بود و از لباس به عنوان ابزاری برای قدرت استفاده می کرد.» هرچند که این استاد مد اضافه میکند:«تاچر در این زمینه پایهگذار ترندی نبود بلکه بیشتر پیرو سبک Power Dressing [قدرت طراحی و انتخاب لباس] در دهۀ هشتاد بود.»
نحوۀ پوشش زنان سیاستمدارِ پیش از تاچر، مؤید همین موضوع است. به عنوان مثال یکاترینا فورتسوا از معدود زنانی که در اتحاد جماهیر شوروی سابق به پست مهم سیاسی (وزارت فرهنگ) دست پیدا کرد، سال ها پیش از تاچر با همان با کت و دامن نیمه بلند، پیراهن پاپیون دار، کفش پاشنه بلند و آرایش کم در محافل مختلف ظاهر می شد.
خانم تاچر به عنوان یکی از قدرتمندترین زنان سیاست مداران قرن بیستم، همواره الگویی از «ظاهر و پوشش» برای نسل بعدی سیاستمداران بوده است. بگونهای که حتی چند سال پیش، موزۀ «ویکتوریا آلبرت» لندن نمایشگاهی از معروفترین و تاثیرگذارترین لباس های او برگزار کرد.
نمونۀ این تاثیرگذاری را در پوشش هیلاری کلینتون هم می توان دید، ظاهر او در مقام بانوی اول آمریکا در مقایسه با زمانی که مقام مستقل سیاسی از همسرش یعنی سناتوری و وزارت خارجه را کسب کرد چرخش کاملا محسوسی داشت و از الگویی شبیه به پوشش مارگارت تاچر استفاده میکرد.
اهمیت تصویر چقدر است؟
در مقاله ای با عنوان «(نا) بهنجاری مُد روز در سیاست: جنسیت، قدرت و معضل لباس» اوا فلیکر نویسنده و جامعه شناس اتریشی، با اشاره به نتایج یک تحقیق بیان می کند که از میان مخاطبان یک روزنامه، ۹۰ درصد مخاطبان تنها عکس ها را میبینند،۴۰ تا ۷۰ درصد عناوین و سرتیترها را می خوانند و تنها نیمی از مخاطبان هستند که کل مقالات را تا انتها میخوانند.
او با این مقدمه به اهمیت ویژگیهای بصری در رسانهها میپردازد و اشاره میکند تا چه اندازه ظاهر یک سیاستمدار اولین و یکی از ماندگارترین تاثیرات را در ذهن مخاطب می گذارد و از مهمترین اقدامات یک سیاستمدار، ساختن ظاهر و تصویری مناسب با این هدف است که در کوتاهترین زمان تاثیر مهمی در ذهن مخاطب بگذارد.
اهمیت این ویژگیهای بصری در ماجرای مربوط به اسما اسد، بانوی اول سوریه بهتر مشخص می شود. سال ۲۰۱۰ میلادی جوآن جولیت باک، یکی از نویسندگان مجله وُگ در مقاله ای با عنوان «رزی در صحرا» به توصیف شیوۀ زندگی و سبک پوشش اسما اسد میپردازد. زنی که به نوشتۀ نویسنده برخلاف سایر زنان خاورمیانه به پوشش های شلوغ و پرزرق و برق علاقه ای ندارد بلکه ساده، شیک و مدرن است.
پس از شروع جنگ های داخلی سوریه، مجله با انتقادات شدیدی مواجه شد و بعد از مدتی مطلب از سایت وُگ حذف شد و اکنون نسخه ای از آن مقاله موجود نیست. کمی بعد هم نویسنده از این مجله اخراج شد.
تلاش اسما برای ارائه تصویری زیبا و مد روز از خود و هم تلاش منتقدین برای حذف این تصویر، نشانه ای از اهمیت تصویر است چرا که موضوع مقاله اصلا سیاسی نبود تنها ستایشی از پوشش و سبک زندگی همسر بشار اسد بود.
تاریخچه پوشش برای قدرت
جنبشهای زنان در دهه ۷۰ میلادی برای برابری حقوق زنان و مشارکت دادن بیشتر آنان در بازار کار و مشاغل سیاسی در اورپا (متاثر از جنبشهای مشابه زنان در آمریکای شمالی) باعث شد در این دوران زنان بیشتری و در رده های مهمتری در عرصه های مختلف سیاسی اقتصادی وارد صحنه شوند.
سال ۱۹۷۹ میلادی نویسندۀ مقاله ای در نشریۀ نیویورکی «پست استاندارد» برای اولین بار اصطلاح Power dressing را برای توصیف لباسهایی که در هفتههای مُد آن سال ها به نمایش درآمده بودند و مناسب زنان برای محل کار محسوب میشدند به کار برد. اگرچه که به نظر برخی، حتی قبل از مطرح شدن این اصطلاح، این ایده در کارهای کسانی مانند کوکو شنل وجود داشت، زیرا او با طراحی لباس های راحت و ساده، زنان را برای ورود به قرن بیستم و دنیای حرفهای آماده کرد.
این اصطلاح بعدها بیشتر رایج شد و منظور از آن نوع پوششی بود که در آن زنان برای جذب بیشتر قدرت در محیطهای مردانه خصوصا محیط های اقتصادی و سیاسی به آن روی می آوردند؛ لباس هایی مثل کت با اِپُل های بزرگ و شانههای پهن، دامن نیمه بلند تا پایین زانو و کفش های پاشنه بلند.
با این نوع لباس (کت و دامن) بدن زن به دو قسمت تقسیم میشد: بخش بالایی و سینه با کت پنهان میشد و اقتباسی از پوشش مردانه بود و بخش پایینی شامل دامن، پاها و کفش ها بر ویژگی های زنانه تاکید داشت.
اغلب این پوششها نیز با جواهرات و کیف از یکنواختی خارج می شد. مثلا کریستین لاگارد، رییس صندوق بین المللی پول همیشه همراه کت و دامن یا کت و شلوار رسمی خود، از وسایلی همچون روسری و شال و غیره استفاده میکند که معمولا کار دست زنان در سراسر دنیاست و با این حرکت بر اهمیت کار و فعالیت زنان تاکید دارد.
کریستین لاگارد، رییس صندوق بین المللی پول
پنهان کردن اندام زنانه و پوست بدن و استفاده از رنگ های تیره از ویژگی این سبک است؛ همانطور که خود خانم تاچر یکبار گفت: «من هرگز (در طول دوران کاری) لباس بدننما نپوشیدهام.»
جوآن اَنتویسل، استاد کینز کالج لندن در کتاب «بدنِ مُد روز: مُد، لباس و نظریه مدرن اجتماعی» مینویسد: «به لحاظ تاریخی، لباس زنان با بدن و جنسیت ارتباط بیشتری دارد. این موضوع هم تا حدودی به سنت یهودیمسیحی مربوط میشود». به نظر او لباسها همواره راهی برای انتقال پیام بویژه پیام هایی دربارۀ جنسیت شخص تصور می شوند.
این تصور غلط هم که «زنان با لباسی که می پوشند نشان می دهند "خودشان می خواهند"» که امروز در فرهنگ عامه و در موضوع محکومیت های تجاوز مطرح میشود، ریشه در این مساله دارد. بطور خاص در محل کار، زنان با این گونه تصورات ریشهدار در مورد جنسیت، زنانگی و بدننمایی درگیر هستند.
اَنتویسل در تحقیقات خود نشان داده است که چگونه گفتمان مربوط به پوشش برای قدرت، بدن زنان را به عنوان مانعی در راه دستیابی آنان به موفقیت های حرفه ای مطرح میکند. به نظر او این گفتمان یک استاندارد دوگانۀ خطرناک را به میان می آورد زمانی که لباسهای مردانه را به عنوان لباسی «طبیعی» معرفی می کند، در حالی که لباس های زنانه «ذاتا» سیگنال جنسی ارسال میکنند.
یارا نوردی/ رویترز/ ایتالیا
او سپس از دستورالعمل های سخت گیرانه و تا حدی غیرممکن از Power dressing برای زنان صحبت میکند؛ اینکه زنان شاغل باید زیرکانه لباس بپوشند تا جدی گرفته شوند، اما نباید خیلی مردانه به نظر بیایند، چرا که تهدیدی برای همکاران مرد محسوب می شوند. در عین حال باید تا حدودی زنانه لباس بپوشند تا به اندازه کافی بدون اینکه تحریک آمیز به نظر برسند، برای مردان جذاب باشند.
هر چند که امروزه گفتمان Power Dressing مثل گذشته مطرح نیست اما زنان همچنان نسبت به مردان با فشار بیشتری مواجه هستند تا ظاهر خود را در تمامی حوزههای عمومی و نه فقط در محل کار، کنترل و ارزیابی کنند.
به قول جین تاینان در مصاحبۀ مذکور، زنان اکثرا به دلیل جنسیت شان در لباس پوشیدن زیر ذرهبین هستند، همانقدر که پوشش درست باعث قدرت بخشی به زنان سیاستمدار میشود، خیلی وقت ها نیز به همین دلیل مورد انتقاد قرار می گیرند و ماجراهایی مشابه انتقاد جرمی کوربین از شلوار چرمی گرانقیمت ترزا مِی را به میان می آورد و ادامه می دهد که مردان بهندرت به خاطر پوشش مورد انتقاد قرار می گیرند.
به گفته او، خود جرمی کوربین مردی ژولیده و شلخته است اما کسی از این بابت او را نقد نمی کند. کافی است تنها زنی شبیه به او لباس بپوشد تا رسانه ها به حساب او برسند. یا مثلا آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان بارها به خاطر عدم علاقه اش به مد مورد انتقاد گرفته است.
این نوع الگوی پوشش برای قدرت (Power dressing) در کشورهای غیرغربی کاملا متفاوت است که در این نوشته به دو مورد اشاره میشود.
هند و پاکستان
در شبهجزیرۀ هند، لباس های سنتی خصوصا لباسی به نام کادی (khadi) نقش مهمی در مبارزات ضدامپراتوری بریتانیا داشتند. در واقع این لباس بود که مردم هند را در مبارزات و تظاهرات ضد استعماری با هم متحد کرد.
گاندی از مردمش میخواست در تظاهرات "کادی" برتن کنند و اگر نمی توانند آن را تهیه کنند خودشان آن را ببافند. کادی همچنین برای هندیها به عنوان نمادی از خودباوری و خودکفایی شناخته می شد زیرا لباس های سنتی هندی ها مورد استهزا بریتانیاییها قرار می گرفت.
چرچیل یک بار گاندی را درویش نیمه برهنه خواند و نحوۀ پوشش او را مورد انتقاد قرار داد. اما در نهایت تصویر گاندی در کنار چرخ نخریسی به یکی از تصاویر به یادماندنی مبارزات هند تبدیل شد. امروز صنعت نساجی هند دومین صنعت بزرگ این کشور است.
ایندرا گاندی و بینظیر بوتو هر دو از اولین زنان سیاستمدار این منطقه و پدران هر دو نیز از مبارزان جنبش آزادی بخش هند بودند. آنها هم در ادامۀ راه سنت مبارزات هند، همواره لباس های سنتی هندوها و مسلمانان را برتن میکردند، هرچند یکی از دوستان بوتو در مصاحبه ای گفته بود که او چندان به لباس های سنتی علاقه نداشت و هر زمان میتوانست روسری خود را از سر بر میداشت.
آن ها لباس هایی در رنگ ها و طرحهای متنوع بر تن میکردند، این نوع پوشش برعکس چیزی که در غرب مرسوم است، اقتباسی از پوشش مردانه نیست بلکه کاملا زنانه است. هرچند یکی از دلایل این موضوع در کتاب «لباس و ایدئولوژی: مُد کردن هویت از دوران باستان تا به امروز» اینطور بیان شده که پوشیدن لباس مردانه برای زنان در این کشورها به لحاظ عرفی ممنوع محسوب میشود.
دیدار ایندیرا گاندی و جورج بوش در جریان سفر آقای بوش به هند
بینظیر بوتو، نخستوزیر پیشین پاکستانFawadakc
آفریقا
قاره آفریقا کشورها و فرهنگ های گوناگونی را در بر می گیرد، لباس و پوشش هم به این دلیل در غرب و شرق و شمال و جنوب قاره کاملا متفاوت است. بنابراین در این متن فقط اشاره ای به نحوۀ پوشش یکی از قدرتمندترین زنان این قاره یعنی «الن جانسون سیرلف» خواهد شد.
او اولین رئیس جمهور زن در تمامی قاره آفریقاست که از طریق فرایندی دموکراتیک انتخاب شده است. خانم سیرلف در سال ۲۰۱۱ میلادی به همراه دوتن دیگر برنده جایزۀ صلح نوبل شد.
یکی از فعالیت های او دعوت از زنان لیبریا به تظاهرات و پوشیدن لباس سفید برای صلح و پایان دادن به خشونت حاصل از جنگهای داخلی در این کشور بود؛ خشونتهایی که هزاران کشته برجای گذاشت.
بار دیگر Power dressing چنانکه در کشورهای غربی مرسوم است در قاره آفریقا مصداق ندارد.
مثلا در غرب پوشش برای قدرت با هدف ایجاد نوعی تمایز و برتری با سایرین و ایجاد نفوذ با استفاده از رنگهای تیره شکل گرفته است اما در آفریقا افرادی نظیر الن جانسون سیرلف حتی در زمان تبعید و فعالیت در سازمان ملل نیز از لباسهای سنتی برای یکی شدن و نمایندگی مردم کشورشان استفاده میکردند و به همین ترتیب استفاده از رنگهای درخشان لباسهای سنتی آفریقایی هیچگاه برای آنان مانعی دربرابر کسب و ابراز قدرت نبود.
باید توجه داشت که در آفریقا نیز مانند هند، استفاده از لباس های سنتی در محافل سیاسی، تاکید بر نوعی از گفتمان ضداستعماری نیز هست.
از مشخصۀ لباسهای غرب آفریقا میتوان به پیراهن دوتکه، شال و سربند اشاره کرد که آخری حتی به عنوان تاج هم به کار برده میشود و کاربرد مذهبی ندارد.
امروزه این الگوهای مشخصِ پوشش تا حدود زیادی در حال تغییر هستند، به عنوان مثال گابریلا هِرست، طراح مشهور و صاحب برندی با نام خودش چندی قبل در مصاحبه ای با واشنگتن پست عنوان کرد که مجموعههای او برای زنان شاغل و سیاستمدار طراحی می شود اما الگو و منبع الهام او نه مارگارت تاچر و هیلاری کلینتون بلکه کسانی مثل آنجلا دیویس، از فمینست های سیاهپوست آمریکایی هستند.
به گفته خانم هرست او نمی خواسته است (مثل دیور) تنها به چاپ چند شعار فمینستی روی تی شرتها بسنده کند بلکه برای او شخصیت آنجلا دیویس و سبک یگانۀ پوشش او منبع الهام بوده است. تاثیر این سبک پوشش در کسانی مثل الکساندریا اوکازیو کورتز، عضو جوان مجلس نمایندگان آمریکا که از مشتریان گابریلا هرست هستند، دیده می شود.
الکسندریا اوکاسیو کورتز عضو مجلس نمایندگان آمریکا عکس از رویترز
در هفتههای مُد اخیر نیز می توان دید که برندهای مختلف همگی با شعارهای قدرت بخشی به زنان و Power dressing استایل های کاملا متفاوت و جدیدی را ارائه دادند.
پایان خبر/